این ضایعات در هر جایی از بدن ممکن است دیده شوند. معمولاٌ در هر دو طرف بدن بطور قرینه لک های متعدد سفید و شیری رنگ دیده می شود. شایع ترین مناطق درگیری پوستی عبارتند از: صورت، لب ها، دست ها، بازوها، پاها و نواحی تناسلی.همچنین مویی که در نواحی مبتلا به ویتیلیگو رشد می کند معمولاً سفید می شود .
علت بیماری ویتیلیگو ناشناخته است ، اما پزشکان و محققان چندین تئوری متفاوت مطرح کرده اند . یک تئوری این است که افراد آنتی بادی هایی تولید می کنند که ملانوسیتهای بدن خودشان را تخریب می کند . تئوری دیگر این است که ملانوسیتها خود به خود تخریب میشوند . درنهایت بعضی افراد گزارش کرده اند که یک رخداد منفرد از قبیل آفتاب سوختگی یا فشار روحی باعث بروز ویتیلیگو شده است ولی مورد اخیر از نظر علمی ثابت نشده است .
چه کسانی به ویتیلیگو مبتلا می شوند؟
از هر صد نفر، یک یا دو نفر به این بیماری مبتلا می شوند. (حدود ۱ـ۲ درصد جمعیت دنیا یا ۴۰-۵۰ میلیون نفر ) حدود نیمی از افرادی که به این بیماری دچار می شوند، قبل از بیست سالگی علایم آن را در خود خواهند یافت.(۹۵% افراد قبل از ۴۰ سالگی علائم را نشان داده اند .) حدود یک پنجم از مبتلایان نیز یکی از افراد خانواده شان به این بیماری مبتلا بوده اند. بیماری تمام نژادها و هر دو جنس را یکسان تحت تاثیر قرار می دهد .بنظر می رسد ویتیلیگو در افراد مبتلا به بیماریهای اتوایمیون شایعتر است . (بیماریهای اتوایمیون بیماریهایی هستند که در آنها سیستم ایمنی شخص علیه ارگانها یا بافتهای بدن خودش واکنش نشا ن می دهد) این بیماریهای اتو ایمیون عبارتند از : پرکاری غده تیروئید، نارسایی قشر غده فوق کلیه ، آلوپسی آره آتا و أنمی پرنسیوز . البته در کل بیشتر کسانی که پیسی دارند، از نظر سلامتی عمومی در وضعیت خوبی بسر می برند.ویتیلیگو می تواند بیماری ارثی باشد یعنی در بین افراد فامیل بروز کند اطفالی که والدینشان مبتلا به این بیماری هستند بیشتر احتمال ابتلا به ویتیلیگو دارند . بااین حال یشتر اطفالی که یکی از والدینشان مبتلا به ویتیلیگو باشند به بیماری مبتلا نمیشوند و بیشتر افراد مبتلا به ویتیلیگو سابقه ای از این بیماری را در فامیل ندارند. غالباً در پوست پشت دست ها، صورت و زیر بغل ایجاد می گردد. در اواخر دوران کودکی (۱۲-۹ سالگی ) تا میانسالی شایع تر است .
رنگ پوست چطور بوجود می آید؟
ملانین، رنگدانه ای است که عامل تعیین کننده رنگ پوست، مو و چشم های ما می باشد و توسط سلول هایی به نام ملانوسیت (سلول های رنگدانه ساز) تولید می شود. اگر این سول ها از بین بروند و یا نتوانند رنگدانه ملانین را تولید کنند، رنگ پوست روشن تر شده و یا بطور کلی سفید می شود
دلیل پیدایش ویتیلیگو چیست؟
پیدایش پیسی نتیجه از بین رفتن سلول های رنگدانه ساز پوست است که دلیل آن ناشناخته است. ولی چهار تئوری اصلی دراین زمینه وجود دارد:
۱- سلول های عصبی که بطور غیرطبیعی فعال شده اند ممکن است با تولید مواد سمی به سلول های رنگدانه ساز آسیب برسانند.
۲- سیستم ایمنی بدن ممکن است در موقع دفاع از بدن در مقابل یک ماده خارجی، رنگدانة پوست را نیز از بین ببرد.
۳- سلول های رنگدانه ساز ممکن است عامل از بین رفتن خودشان باشند. یعنی زمانی که رنگدانه در حال ساخته شدن است، مواد زایدی نیز در کنار آن تولید می شوند که سمی بوده و قادر به از بین بردن خود سلول ها است.
۴- وجود یک نقص ارثی موجب حساس شدن سلول های رنگدانه ساز به آسیب و در نتیجه از بین رفتن ها می شود.
ویتیلیگو در هر سنی ممکن است ظاهر شود. در هر دو جنس زن و مرد دیده می شود. آغاز بروز ویتیلیگو ممکن است از دوران شیرخوارگی باشد، اما تا اوایل دهه دوم عمر فرصت ظهور و بروز دارد. ویتیلیگو شروع ناگهانی دارد. ضایعات آن به صورت لکههای سفید در نواحی دستها، پاها، صورت و تنه ممکن است به وجود آید. این لکههای سفید فوق العاده به آفتاب حساسیت نشان می دهند. شکل و اندازه لکهها متغیر است. سیر عارضه ویتیلیگو از ماهها تا سالها ممکن است ادامه داشته باشد. پیشرفت و پسرفت لکههای سفید تابع قانون خاصی نیست و در هر حال ممکن است بهبودی خودبهخودی وجود داشته باشد.
نشانه های ویتیلیگو چه هستند ؟
معمولاً افراد مبتلا به ویتیلیگواول از همه به لکه های سفید (پیگمانتاسیون) روی پوستشان توجه می کنند . این لکه ها بیشتر از همه در مناطق در معرض نور از قبیل دستها پاها بازوها ، صورت و لبها شایع هستند . دیگر نقاط شایع لکه های سفید عبارتند از زیر بغل و کشاله ران ، اطراف دهان و چشم ، پره های بینی ، ناف و نواحی تناسلی .
ویتیلیگو معمولاً به یکی از سه الگوی زیر ظاهر می شود : در یک الگو (الگوی کانونی) ناحیه بدون رنگدانه به یک یا تعداد معدودی ناحیه محدود می شود . بعضی افراد نواحی بدون رنگدانه را در یک سمت بدن خود دارند (الگوی سگمنتال). اما در بیشتر افراد مبتلا به ویتیلیگو نواحی فاقد رنگدانه در قسمتهای مختلف بدن بوجود می آید (الگوی ژنرالیزه). علاوه بر لکه های سفید روی پوست، ممکنست افراد مبتلا به ویتیلیگو سفید شدن زودرس موهای سر، ابروها و ریش را داشته باشند. افراد با پوست تیره ممکنست متوجه فقدان رنگ در ناحیه ای در داخل دهانشان بشوند.
علایم شایع
ماکول ها (نواحی کوچکی بارنگ متفاوت از پوست ) یا لکه هایی با مشخصات زیر:
صاف ، سفید و غیرقابل لمس با انگشتان هستند.
گسترش یافته ، نواحی بسیار بزرگ ، با شکل نامنظم و بدون رنگی را تشکیل می دهند.
معمولاً در هر دو طرف بدن و تقریباً در جای مشابهی قرار دارند.
قطر آنها از ۳-۲ میلی متر تا چند سانتی متر متفاوت است .
باعث آزار و خارش نمی شوند.
اختلال باعث خاکستری شدن زود هنگام مو می گردد.
چگونه ویتیلیگو تشخیص داده می شود ؟
اگر پزشک به بیماری ویتیلیگو در شخص مشکوک شد ، از او در مورد تاریخچه بیماری اش سوال می کند . نکات مهم در یک تاریخچه پزشکی، سابقه خانوادگی ویتیلیگو ، بثورات ، آفتاب سوختگی یا ضربه های پوست در محل ضایعه فعلی حدود ۳-۲ ماه قبل از شروع فقدان رنگدانه ، استرس یا بیماری جسمی و سفید شدن زودرس موها (قبل از ۳۵ سالگی) می باشند . علاوه بر اینها لازمست پزشک بداند که آیا بیمار یا فردی از خانواده اش مبتلا به بیماری اتوایمون بوده اند یا حساسیت شدید نسبت به آفتاب داشته اند یا نه .
پزشک بیمار را برای رد کردن بیماری های دیگر معاینه می کند .ممکن است پزشک از محل پوست گرفتار نمونه برداری کند و یا برای بررسی شمارش سلولهای خونی و عملکرد تیروئید، از خون نمونه گیری کند. در برخی بیماران ممکنست معاینه چشم از نظر التهاب برخی قسمتها (Uvitis) توصیه شود . یک تست خون از لحاظ وجود ANA (یک نوع آنتی بادی علیه سلولهای خودی) ممکنست انجام شود که به تشخیص وجود دیگر بیماری های اتو ایمون کمک کند .
ویتیلیگو چگونه پیشرفت می کند؟
وسعت، دوره و شدت از دست رفتن رنگدانه در اشخاص مختلف متفاوت است. افرادی که پوست روشنی دارند معمولاٌ در تابستان متوجه تفاوت رنگ مابین نواحی مبتلا و سایر نقاط سالم پوست که برنزه شده اند، می شوند. پیسی در افراد با پوست تیره بسیار واضح تر از روشن پوستان است در موارد شدید ممکن است رنگدانه در همه جای پوست از بین برود و پوست یکسره سفید شود.هیچ راهی برای پیش گویی این که هر فرد چقدر رنگدانه از دست خواهد داد و یا اینکه بیماری وی چقدر طول خواهد کشید وجود ندارد.
یک لک ویتیلیگو به صورت ناحیه ای به رنگ سفید شیری رنگ دیده می شود. با این حال میزان تخریب رنگدانه در هر لک می تواند با سایر لک ها متفاوت باشد. در یک لک ممکن است سایه های مختلفی وجود داشته باشد و نیز یک ناحیه تیره تر، نواحی سفید شده را احاطه کرده باشد.
پیسی اغلب با از دست رفتن ناگهانی رنگدانه در یک نقطه از پوست شروع می شود. این فرآیند می تواند ادامه یابد و یا به دلایل ناشناخته، خود به خود متوقف شود. دوره های از دست رفتن رنگدانه و متعاقب آن ثابت ماندن رنگ لک و دوباره از دست رفتن رنگدانه به طور مدوام تکرار می شوند.
بازگشت خودبه خودی رنگ به لک های سفید شده خیلی به ندرت اتفاق می افتد. بعضی از بیماران که تصور می کنند بیماریشان خوب شده، در واقع تمام رنگدانه پوست خود را از دست داده و پوستشان یک دست سفید شده است. گرچه رنگ پوست این افراد یک دست سفید شده ولی آنها باز هم به پیسی مبتلا هستند.
آیا لکه های بدون رنگ گسترش می یابند ؟
راهی برای پیش بینی احتمال انتشار لکه های ویتیلیگو وجود ندارد .
در برخی افراد لکه های فاقد رنگ گسترش نمی یابد ولی این اختلال معمولاً پیشرونده است و به مرور زمان این لکه های سفید به دیگر نواحی بدن گسترش می یابند .
در بعضی افراد ویتیلیگو به آهستگی طی چند سال گسترش می یابد و در برخی دیگر انتشار سریعاً رخ می دهد . برخی افراد گزارش کرده اند که متعاقب دوره هایی از استرس فیزیکی یا روحی لکه های فاقد رنگدانه اضافه شده است.
آیا درمان قطعی برای ویتیلیگو وجود دارد؟
تحقیقات فراوانی در مورد این بیماری و روشهای درمانی آن در حال انجام است و این امید وجود دارد که درمانهای جدیدی کشف و ابداع شوند. در حال حاضر دلیل اصلی پیدایش پیسی ناشناخته است و اگرچه راههای مختلف درمانی برای آن وجود دارد، ولی روش درمانی مؤثری که باعث بهبود همة بیماران شود، هنوز شناسایی نشده است.
روشهای درمانی موجود کدامند ؟
هدف از درمان ویتیلیگو بازگرداندن عملکرد پوست و بهبود بخشیدن به ظاهر بیمار می باشد .
درمان ویتیلیگو زمان طولانی می طلبد (۶ الی ۱۸ ماه) . درمان انتخابی بستگی به تعداد لکه های سفید و نحوه توزیع آنها روی بدن و نیز انتخاب بیمار دارد . بیماران به اشکال مختلف به درمان پاسخ می دهند و یک درمان معین برای تمامی بیماران توصیه نمی شود . انتخابهای درمانی متداول ویتیلیگو شامل درمان طبی، جراحی و درمانهای کمکی می باشند .
البته گاهی بهترین درمان برای پیسی این است که اصلاٌ هیچ درمانی انجام نشود. در افرادی که پوست روشنی دارند اجتناب از برنزه شدن پوست طبیعی بدن، مانع از پیدایش تضاد رنگ و در نتیجه مخفی ماندن لک های پیسی خواهد شد. پوست سفید مناطق مبتلا به این بیماری هیچگونه دفاعی در برابر نور خورشید ندارند. این نواحی خیلی به راحتی دچار آفتاب سوختگی می شوند. روی تمام نواحی مبتلا به ویتیلیگو که توسط لباس پوشانیده نمی شوند باید یک ضد آفتاب مناسب با SPF حداقل برابر ۱۵ مالیده شود و برای جلوگیری از آفتاب سوختگی، از قرار گرفتن در معرض خورشید در ساعات حداکثر تابش (۱۰ صبح تا ۴ عصر) خودداری شود.
پنهان کردن لک های پیسی توسط کرم پودر، فرآورده های برنزه کننده (که بدون نیاز به نور آفتاب پوست را برنزه می کنند) یا سایر رنگ ها، کاری آسان و بی خطر است که سبب می شود این بیماری کمتر به چشم بیاید. امروزه مواد آرایشی مقاوم در برابر شستشو (واترپروف) که تقریباٌ با تمام انواع رنگ پوست قابل انطباق هستند، در فروشگاه های عرضه محصولات بهداشتی آرایشی وجود دارند. مهارت در استفاده از این مواد به تدریج به دست می آید و افراد به خوبی قادر خواهند بود پوست ناحیه مبتلا را به رنگ اطراف درآورند. این رنگها به تدریج از روی پوست محو می شوند و بنابراین نیاز به تدریج کاربرد دارند. شیرها و کرم های برنزه کننده محتوی یک مادة شیمیایی به نام «دی هیدروکسی استون» که برای رنگین کردن پوست نیازی به وجود ملانوسیت ها ندارند. رنگ ناشی از این فرآورده ها هم به تدریج محو می شوند، زیرا با هر بار ریزش سلول های مرده از روی پوست، بخشی از این رنگ نیز با آنها از پوست جدا می شود.
هیچ یک از این روش هایی که نام برده شد بیماری را درمان نمی کنند ولی می توانند موجب بهبود ظاهر شخص شوند. خالکوبی پوست در نواحی کوچک ممکن است مفید باشد.
اگر از ضد آفتاب ها و رنگدانه های پوشاننده کاری بر نیاید، پزشک شما ممکن است درمان دیگری را به شما پیشنهاد کند. این درمان می تواند شامل بازگرداندن طبیعی و یا از بین بردن باقی ماندة رنگدانه باشد. هیچیک از روش های بازگرداندن رنگدانه درمان کامل و دایمی محسوب نمی شود.
اقدامات درمانی در چهار گروه زیر خلاصه می شود:
۱. روان درمانی و بهبود بخشیدن به وضعیت روحی مبتلا به ویتیلیگو.
۲. استفاده از عوامل پیگمانته کننده نظیر ۸ـ متوکسی پسورالن (متوکسالن و دیگر نامهای تجارتی) از راه خوراکی و سپس قرار گرفتن در معرض اشعه اولتراویوله و سایر روشهای درمانی مانند آن.
۳. استعمال عوامل محرک پیگمانتاسیون نظیر استروئیدهای قوی.
۴. روشهای طب سنتی (مکمل): مبتنی بر تشخیص و موافقت پزشک معالج شما و تکمیل اقدامات درمانی از طریق بهرهگیری از خواص گیاهان دارویی و شفابخش و روشهای سنتی و علمی گیاه درمانی.
درمانهای طبی :
۱) درمان با استروئید موضعی :
استروئید موضعی می تواند در برگرداندن رنگ به لکه های سفید کمک کند ، بخصوص اگر در مراحل اولیه بیماری شروع شود . درمان باید دست کم تا سه ماه ادامه یابد تا نتیجه دیده شود .
این روش ساده ترین و کم عارضه ترین شیوه درمانی می باشد ، اما اثر بخشی آن به اندازه روشهای طبی دیگر نمی باشد .
۲) پسورالن فتوکموتراپی :
احتمالاٌ سودمندترین روش درمانی ویتیلیگو می باشد . اما وقت گیر است و باید مراقبت کافی برای جلوگیری از ایجاد عوارض که گاهی شدید هم هست ، به عمل آید .
پسورالن یا بصورت موضعی روی پوست قرار می گیرد یا از طریق خوراکی مصرف می گردد و سپس بیمار در مدت زمان معینی در معرض اشعه UV-A قرار می گیرد . درمان موضعی برای افرادی که تعداد لکه های سفیدشان کم است (کمتر از ۲۰% سطح بدن) ، همچنین افراد زیر ۲ سال و افرادی که لکه های محدود و مشخص دارند به کار می رود . درمان خوراکی برای مواردی که بیش از ۲۰% سطح بدن درگیر باشد یا افرادی که به درمان موضعی پسورالن پاسخ نمی دهند ، بکار می رود .
۳) دپیگمنیشن :
عبارت است از بی رنگ کردن باقیمانده پوست بدن تا تا با لکه های سفید همرنگ شود . این روش برای افرادی که بیش از ۵۰% سطح بدنشان درگیر باشد بهترین انتخاب است ، اما شخصی که به این روش درمان می شود برای همیشه بطور غیر طبیعی نسبت به نور حساس خواهد بود .
البته روشهای درمانی طبی را به شکل زیر نیز می توان تقسیم بندی کرد:
بازگرداندن رنگدانه
کورتون موضعی: داروهای موضعی حاوی کورتون ممکن است در بازگرداندن رنگدانه به نواحی کوچک مبتلا به پیسی مؤثر باشند. این داروها باید همزمان با سایر درمان ها به کار برده شوند مصرف طولانی این داروها می تواند موجب نازک شدن پوست و حتی پیدایش ترک های پوستی در بعضی نواحی شوند. بنابراین استفاده از آنها باید حتماٌ تحت نظارت متخصص پوست باشد.
پووا PUVA: در این روش درمان، دارویی به نام پسورالن به بیمار داده می شود، این ماده شیمیایی پوست را نسبت به نور خورشید بسیار حساس می کند. سپس پوست، تحت تابش نوع خاصی از نور ماوراء بنفش به نام UVA قرار می گیرد. دستگاه های درمانی ویژه ای برای این نوع درمان لازم هستند که همه جا در دسترس نمی باشند. در صورت عدم دسترسی به این دستگاه ها، می توان از نور آفتاب که دارای UVA می باشد استفاده کرد. البته امکان تنظیم دقیق مقدار اشعة تابیده شده در صورت استفاده از نور آفتاب وجود ندارد و لذا خطر سوختگی پوست در این روش بیشتر است. وقتی پیسی خیلی محدود است، پسورالن را می توان بر روی پوست مبتلا مالیده و سپس بیمار را در معرض تابش UVA قرار داد.
با این حال معمولاٌ پسورالن را به صورت قرص خوراکی به بیمار می دهند در این روش درمانی بین ۵۰ تا ۷۰ درصد شانس برگشتن رنگدانه به پوست صورت، بدن، بازوها، ران و ساق پاها وجود دارد. دست ها و پاها خیلی کم به این نوع درمان پاسخ می دهند. معمولاٌ حداقل یک دوره درمان یک ساله به صورت ۱ تا ۳ بار در هفته لازم است. پووا فقط باید توسط متخصص پوست و تحت شرایط کنترل شده صورت گیرد.
عوارض جانبی پووا شامل واکنش های مشابه آفتاب سوختگی هستند. در صورت استفاده طولانی مدت، بر روی پوست کک مک بوجود آمده و پوست مستعد ابتلا به سرطان می شود.
از آنجا که انواع پسورالن موجب افزایش حساسیت چشم نسبت به نور خورشید می شوند، استفاده از عینک های آفتابی محافظ در برابر UVA از شروع درمان تا غروب آفتاب در همان روز ضرورت تام دارد. دلیل محافظت از چشم ها، پیشگیری از ابتلاء زودرس به آب مروارید است معمولاٌ ازPUVA برای بچه های زیر دوازده سال، زنان باردار یا شیرده و یا افراد مبتلا به بعضی از بیماری های خاص استفاده نمی شود.
اشعة ماوراءبنفش: طیف بسیار محدودی از اشعة ماوراءبنفش B قدرت تحریک سلول های رنگدانه ساز را داشته و در درمان پیسی مفید می باشد. این طیف اشعه تنها توسط لامپ های مخصوص و یا سیستم لیزر تولید می گردد. عوارض این روش بسیار کم بوده و در بچه ها نیز قابل استفاده است.
پیوند پوست: انتقال پوست از نواحی طبیعی به نواحی سفید شده فقط در مورد تعداد محدودی از بیماران مبتلا به پیسی امکان پذیر می باشد. معمولاٌ این روش موجب بازگشت کامل رنگ به نواحی مبتلا نمی شود.
از بین بردن رنگدانة باقی مانده
در بعضی از بیماران که بیماری پیسی وسعت زیادی پیدا کرده است، عملی ترین روش درمان، رنگ زدایی از نواحی طبیعی پوست و یکدست کردن رنگ آن است. در این روش از یک مادة شیمیایی به نام”roquinone Monobenzylether Of Hy” یا از اشعة لیز استفاده می شود. این روش درمان حدود یک سال به طول می انجامد. معمولاٌ از بین رفتن رنگ پوست در این روش دایمی و برگشت ناپذیر است.لذا بیماران باید اکیداٌ از تماس با نور آفتاب اجتناب نمایند.
روشهای جراحی :
تمام روشهای جراحی روشهای تجربی هستند ، چون اثربخشی و عوارض جانبی آنها بطور کامل مشخص نشده است.
۱) پیوند پوست بدن خود فرد .
۲) پیوند پوست با استفاده از ایجاد تاول .
۳) میکروپیگمانتاسیون (خالکوبی _ Tattoing) : کاشتن رنگدانه در پوست .
۴) پیوند ملانوسیتهای کشت داده شده خود فرد .
درمانهای کمکی :
۱) ضد آفتاب ها : افراد مبتلا به ویتیلیگو خصوصا آنهایی که پوست روشن دارند باید از یک ضد آفتاب مناسب استفاده کنند تا آنها را از اشعه ماوراء بنفش خورشید محافظت کند . بعلاوه ضد آفتاب پوست را از آفتاب سوختگی محافظت می کند و باعث کمتر شدن اختلاف رنگ بین پوست سالم و لکه سفید می گردد .
۲) مواد آرایشی : برای افرادی که لکه های ویتیلیگو محدود به نواحی باز بدن باشد ، مفید است .
۳) مشاوره و حمایت : بسیاری از افراد مبتلا به ویتیلیگو از مشاوره با طک مرکز تخصصی سلامت روانی سود می برند. در آنجا میتوانند در مورد مسائلی که برای آنها پیش آمده صحبت کنند و فرد مشاور می تواند راه حل مناسب ارائه دهد.
ویتیلیگو در کودکان چگونه درمان می شود؟
معمولاٌ در کودکان از روش های درمان شدید و تهاجمی استفاده نمی شود. در بیماران خردسال استفاده از ضدآفتاب و پوشانیدن لک ها با مواد رنگ کننده بهترین درمان است. کورتون های موضعی را هم با احتیاط زیاد می توان بکار برد. از «پووا» معمولاٌ تا سن ۱۲ سالگی استفاده نمی شود، اما در این دورة سنی نوعی از اشعة ماوراءبنفش به نام ماوراءبنفش B با طیف باریک نتایج قابل قبولی در درمان پیسی داشته است.
چگونه بیماران می توانند بر جنبه های روحی و روانی ویتیلیگو فائق آیند ؟
تغییراتی که ویتیلیگو در ظاهر افراد بوجود می آورد می تواند سلامت روحی و روانی آنها را تحت تأثیر قرار دهد و می تواند مشکلاتی در زمینه پیدا کردن شغل و یا ادامه کار ایجاد کند . افراد مبتلا ، استرس های روحی را تجربه خواهند کرد مخصوصاً اگر ویتیلیگو در نواحی قابل رویت بدن از قبیل صورت ، دستها ، بازوها ، پاها و یا در نواحی تناسلی باشد .
نوجوانانی که بطور مشخص نگران ظاهر خود هستند ممکنست با ویتیلیگوی منتشر شدیداً تحت تأثیر روحی قرار گیرند. بعضی افراد مبتلا به ویتیلیگو احساس پریشانی، شرمندگی، افسردگی یا نگرانی در مورد واکنش دیگر افراد می کنند.
چند راهکار می تواند به شخص کمک کند تا بر ویتیلیگو فائق آید . نکته مهم اینست که در مرحله اول یک پزشک آشنا به ویتیلیگو پیدا کند که بیماری را جدی بگیرد . پزشک باید شنونده خوبی باشد و حمایت عاطفی خوبی بکند . بیمار اگر احساس افسردگی می کند باید با پزشک درمیان بگذارد ، چون پزشک ها و دیگر کارکنان بخش سلامت روانی می توانند در زمینه رفع افسردگی کمک کنند . بیماران همچنین در حد امکان باید در زمینه بیماریشان و راههای درمان آن آگاهی پیدا کنند و در تصمیم گیری در مورد اقدامات درمانی سهیم باشند . صحبت کردن با بیماران دیگر مبتلا به ویتیلیگو می تواند به بیمار کمک کند، خانواده و دیگر دوستان نیز دیگر حامیان بیمار هستند .
بعضی افراد مبتلا به ویتیلیگو دریافته اند که مواد آرایشی که روی لکه های سفید را می پو شانند ، ظاهر آنها را بهتر کرده و به آنها کمک میکند در مورد خودشان احساس بهتری داشته باشند . ممکنست نیاز باشد بیمار چندین نوع ماده آرایشی را امتحان کند تا بهترین محصول را پیدا کند .
برای پیشگیری از گسترش یا عود پیسی چه می توان کرد؟
از آنجایی که علت این بیماری شناخته نشده است، راه مؤثری برای پیشگیری از آن وجود ندارد. نقش استرس های روحی در ایجا یا تشدید بیماری قطعاٌ مشخص نشده است. اگر چه بعضی از بیماران دوره های شدت بیماری را به این استرس ها ارتباط می دهند. در برخی بیماران هرگونه آسیب پوست (سوختگی، زخم، خراشیدگی، ضربه های مکرر) موجب پیدایش لک های پیسی در محل آسیب می شود. این دسته از بیمارن باید در مراقبت از پوست خود دقت بیشتری نمایند. نقش غذا در بروز بیماری مشخص نیست و در حال حاضر هیچ محدودیت غذایی خاصی به بیماران توصیه نمی شود.
توجه و رعایت نکات زیر توصیه می شود:
۱- مناطق هیپوپیگمانته نسبت به اثرات نور خورشید حساس هستند.. لذا تمامی بیماران بایستی در هوای آفتابی( و حتی هوای ابری)
از داروهای ضد آفتاب با قدرت بالا(spf شماره ۱۵ یا بالاتر) استفاده کنند.
۲- پاسخ به درمان معمولا چند ماه تا چند سال زمان میبرد لذا جهت جلب اطمینان بیمار و همراهی او در درمان بهتر است عکسهای بیمارانی که تحت درمان موفقیت آمیز قرار گرفته را به شخص نشان داد و قبل و در طول درمان.. عکس های کنترل
جهت تقویت روحی بیمار و بررسی پاسخ به درمان گرفته و نشان داد.
۳- پوست نواحی مجاور رویش موهای سر.. مخاط( از جمله لب و…) موهای سفید در حال ابتلا و مقابل برجستگی های استخوانی
(پشت دست و پاها.. پاشنه.. نرمی کف دست آرنج و..) نسبت به درمان مقاوم هستند ولی ممکن است پاسخ مطلوب نیز مشاهده شود.
۴- برای درمان با PUVA مواردی ممنوع است که فعلا به اونها اشاره نمکنیم..
۵- روش های درمانی بر حسب سن و شدت ضایعه متفاوت میباشد.آیا امکان دارد لکهای حاصل از ویتیلیگو را با تاتو کردن محو کنم. اشکالی ندارد؟ پس از درمان ویتیلیگو با داروها حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد از لکههای سفید روی پوست از بین میرود. اگر لکها کوچک باشد میتوان با لیزر حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد آنها را محو کرد. ویتیلیگو جزو بیماریهای خودایمنی بدن است و هیچ وقت کاملا خوب نمیشود و از بین نمیرود. از همه مهمتر اینکه تاتوی همرنگ پوست پیدا نمیکنید و این دورنگه شدن بدتر آزارتان خواهد داد. در ثانی امکان عفونت و برجسته شدن پوست در آن ناحیه هست. به هر حال اگر تصمیم گرفتید تاتو کنید و مطمئن هستید همرنگ پوست درخواهد آمد، مانعی ندارد. احتمال عفونت و غیره را نیز از یاد نبرید. تصمیم با شماست.
مقدمه :
بیماری لیشمانیوز در مناطق گرمسیری آمریکا، آفریقا، شبه قاره هند و در نواحی نیمه گرمسیری آسیای جنوب غربی و ناحیه مدیترانه آندمیک می باشد. این اختلال شامل گروهی از بیماریها با تظاهرات بالینی و عواقب بهداشتی بسیار متنوع است (از ضایعات بد شکل خودبخود بهبود یابنده در تعداد اندکی از افراد تا اپیدمی های شدید با میزان مرگ و میر بالا) تعداد افراد آلوده در دنیا دوازده میلیون نفر تخمین زده می شود. و ۳۵۰ میلیون نفر در مناطقی زندگی می کنند که احتمال ابتلاء به بیماری وجود دارد. ۳ میلیون نفر از اشکال مختلف بیماری رنج می برند.
تعداد موارد جدید در هر سال ۵/۱ میلیون نفر می باشد که از این تعداد ، پانصد هزار مورد (۰۰۰/۵۰۰) مبتلا به لیشمانیوز احشایی هستند. این تخمین ها مواردی را که بعلت عدم گزارش بسیاری از موارد جدید بیماری (در مناطق روستایی ) یا عدم الزام گزارش این موارد در بسیاری از کشورهای آندمیک در نظر آورده نمی شوند، نیز بحساب می آورند. لیشمانیوز احشایی اپیدمی های وسیع ایجاد می کند و تعداد بیماران در سالیان مختلف بسیار متنوع است. در طول سال ۱۹۹۱ ، اپیدمی های وسیعی در هندوستان بوقوع پیوست. تعداد بیماران در هند به تنهایی حدود ۰۰۰/۲۵۰ نفر بوده است. از آنجا که میزان کشندگی بیماری در موارد تشخیص داده و درمان شده بین ۵ تا ۱۰ درصد (در سودان تا ۱۴%) و در موارد درمان نشده ۱۰۰% می باشد، تخمین می زنند که لیشمانیوز احشایی ۰۰۰/۷۵ نفر را در سال ۱۹۹۱ به هلاکت رسانده باشد. ابتلاء به لیشمانیوز پوستی از شدت کمتری برخوردار می باشد. ولی در مناطق آندمیک ناراحتی فراوانی را ایجاد می نماید. (حداقل به خاطر جنبه روانی و اجتماعی و ظاهر زننده ای که بیماری ایجاد می کند). اهمیت این مسئله نزد مردم در مناطق آندمیک از آنجا مشخص می شود که در این مناطق به روش قدیمی لیشمانیزاسیون روی می آورند . این روش شامل ایجاد عفونت عمومی و مخاطره آمیز بالیشمانیا به منظور القای ایمنی تمام عمر نسبت به آن و به قیمت بروز یک زخم و ضایعه در مناطقی از بدن است که کمتر در معرض برخورد با عامل بیماری قرار دارند.
اهمیت مراقبت در بیماری لیشمانیوزها :مراقبت این بیماری باتوجه به پیچیدگی اپیدمیولوژیک در حلقه انتقال این بیماری (وجود مخازن و ناقلین گوناگون) از اهمیت بسیار بالایی برخوردار می باشد چه با تجهیز شبکه مراقبتی کارآمد و آگاهی سریع ازوقوع موارد علی الخصوص در نقاط عاری از بیماری میتوان فرصت کافی جهت آگاهی از وضعیت ناقلین ، مخازن ، طبقه بندی نوع بیماری که از الزامات اولیه تعیین راه صحیح مبارزه با بیماری است و همچنین در مورد نوع احشایی درمان به موقع و پیشگیری از مرگ و میر فراوان بیماری نقش موثری در مهار بیماری ایفاء نمود. اساس مراقبت صحیح در مورد هر بیماری تعیین تعاریف مشخص جهت گزارش بیماری به سطوح مختلف می باشد که در صفحات بعد به آن خواهیم پرداخت .
عامل بیماری :
یک انگل تک یاخته ای از جنس لیشمانیا (Leishmania) است که انواع مختلفی دارد. بعضی از آنها در انسان ایجاد بیماریهایی بنام لیشمانیوز می کند. لیشمانیوز جلدی یا سالک بوسیله لیشمانیاتروبیکا (L.Tropica) و لیشمانیا ماژور(L.Major) ایجاد می شود که زخم پوستی خوش خیمی می باشد و در اغلب نقاط ایران دیده می شود.
لیشمانیا دونووانی (L.donovani) با لیشمانیااینفانتوم(L.infantum) عامل بیماری کالاآزار و یا لیشمانیوز احشایی است.
انگل لیشمانیا جزو تک یاخته های تاژک دار است. در بدن میزبان مهره دار از جمله انسان در داخل سلولهای بیگانه خوار بافتها بشکل گرد یا تخم مرغی با اندازه ۴-۲ میکرون رشد و تکثیر پیدا می کند. در میزبان بی مهره یا پشه خاکی که ناقل بیماری است و هم چنین در محیط کشت بشکل انگلی دراز ، دوکی شکل ، متحرک و دارای یک رشته باریک بنام تاژک می باشد.
ناقل بیماری :
ناقل بیماری پشه ریزی است بنام پشه خاکی یا فلبوتوموس (phlebotomus) که اندازه آن ۲-۳ میلیمتر و بدن آن پر از مو برنگ زرد مایل به کرم می باشد. پشه خاکی ماده خونخوار است و از خون انسان و بعضی پستانداران تغذیه می کند . پشه خاکی ماده معمولاً هر ۵ روز یکبار خون می خورد در موقع خون خوردن آلوده می شود پس از حدود ۱۰ روز می تواند آلودگی را به میزبان مهره دار دیگر منتقل کند. خونخواری پشه خاکی معمولاً در شب انجام گرفته و روزها را در جای تاریک و مرطوب در زیر زمین و قسمت سایه دار اماکن انسانی یا حیوانی استراحت می کند. طول عمر پشه خاکی بالغ یکماه است که در این مدت یک یا چند بار تخم گذاری انجام می دهد.
تخم ها پس از طی دور ه های مختلف (حدود یکماه و نیم ) به پشه بالغ تبدیل می شوند که می تواند پرواز کند. پشه خاکی انواع زیادی دارد که بعضی از انواع آن ناقل کالا آزار و برخی دیگر ناقل لیشمانیوز جلدی نوع شهری و بعضی ناقل لیشمانیوز جلدی نوع روستایی می باشند.
مخزن انگل:
مخزن انگل در بیماری کالاآزار بر حسب نوع آن فرق می کند در کالاآزار نوع هندی مخزن انسان است که با آلوده شدن توسط نیش پشه خاکی به انسان سالم منتقل می گردد. در نوع مدیترانه ای از جمله کالا آزار ایران سگ و سگ سانان وحشی مانند روباه و شغال مخزن اصلی بیماری هستند و در برخی نقاط مانند آفریقا ، جوندگان مخزن این انگل می باشند. در کالاآزار مدیترانه ای انتقال بیماری توسط پشه خاکی از انسان مبتلا به کالا آزار به انسان سالم امکان پذیر است.
مخزن بیماری لیشمانیوز جلدی در ایران
لیشمانیوز جلدی به دو گونه است . نوع شهری یا خشک (Anthroponotic) در این نوع مخزن بیماری انسان بوده ولی سگ هم بطور اتفاقی به بیماری مبتلا می گردد.
در لیشمانیوز جلدی نوع روستایی یا مرطوب (Zoonotic) مخزن بیماری عمدتاً جوندگان بوده که مهمترین آنان در ایران رومبومیس اوپیموس (در اصفهان) از خانواده ژربیل ها می باشد جوندگان دیگری نیز بعنوان مخزن لیشمانیوز جلدی نوع روستایی در ایران مورد بررسی و تائید قرار گرفته اند که از آنجمله مریونس لیبیکوس در شهرستان نطنز استان اصفهان مریونس هوریانه در سیستان و بلوچستان و تاتراایندیکا (Tatera indica) درخوزستان.
راههای سرایت بیماری و سیکل زند گی انگل
زندگی انگل دارای دو مرحله است یک مرحله لیشمانیانی و دیگری مرحله لپتومونائی در مرحله لیشمانیائی که به آن آماستیگوت می گویند انگل بصورت ارگانیسم فاقد تاژک با بدن گرد یا بیضوی و گاهی دوکی شکل است که در داخل سلول های بیگانه خوار (ماکروفاژ) پستانداران وجود دارد و اجسام لیشمن نامیده می شود.
در مرحله لپتومونائی که به آن پروماستیگوت نیز می گویند از تغییر شکل حالت لیشمانیائی بوجود می آید، در این شکل انگل تاژکی د رقسمت قدامی خود دارد که این شکل انگل در دستگاه گوارش پشه خاکی و هم چنین در داخل محیط کشت دیده می شود. انگل در فرم آماسیتگوت در بدن میزبان مهره دار مثل انسان و حیوان قرار دارد و اغلب در داخل ماکروفاژها (سلولهای بیگانه خوار ) زندگی می کند. پشه خاکی جنس ماده خونخوار است. و با مکیدن خون ، آماستیگوت را می بلعد و در دستگاه گوارش به مرحله پروماستیگوت تبدیل می نماید. این فرم ارگانیسم با تقسیم بندی غیر جنسی دوتایی زیاد می شود و بعد از گذشتن ۵ الی ۲۰ روز تعداد آنها زیاد شده بطوریکه در سالک با نیش زدن پشه خاکی ماده آلوده ، این انگل به انسان سالم منتقل شده و باعث بروز زخم سالک می گردد.
بطور کلی سالک بوسیله انواع پشه خاکی های آلوده به سه طریق زیر بوجود می آید:
۱- انسان به انسان
۲- حیوان به حیوان
۳- حیوان به انسان و بالعکس
و در کالاآزار محل استقرار انگلها در سلولهای بیگانه خوار سیستم رتیکولوآندتلیال ، بافت طحال ، کبد، مغز استخوان ، غدد لنفاوی وسایربافت ها است و ممکن است در منوسیتهای خون نیز دیده شوند. در موقع خون خوردن پشه خاکی از میزبان مهره دار آلوده اشکال لیشمانیایی وارد لوله گوارش پشه شده و در آنجا بشکل لپتومونایی(تاژکدار) در می آید در قسمت میانی معده پشه تکثیر شده و درموقع خونخواری از انسان سالم بهمراه بزاق وارد بدن میزبان مهره دار می شود. در بدن انسان تاژک خود را از دست داده در سلولهای بیگانه خوار بدن انتشار می یابند. راههای دیگر انتقال ممکن است تماس جنسی، انتقال خون، مادرزادی از طریق جفت و یا آلودگی مخاط چشم و یا زخمهای باز با مواد آلوده مانند ترشح زخم یا مخاط بینی انسان و یا حیوان مبتلا به لیشمانیوز احشایی باشد. حیوانات گوشتخوار ممکن است با خوردن لاشه حیوان آلوده مبتلا شوند.
دوره کمون:
درسالک بسته به نوع بیماری متفاوت است . در لیشمانیوز جلدی نوع مرطوب (روستایی) دوره کمون کوتاهتر (۴-۱) هفته ولی در لیشمانیوز جلدی نوع خشک (شهری ) این دوره طولانی تر و بطور معمول (۲ تا ۸ ماه ) گاهی ۲-۱ سال می باشد.
در لیشمانیوز احشایی (کالاآزار) نیز این دوره از چند هفته تا چند ماه و گاهی تا یکسال می باشد.
علائم بیماری در سالک:
ضایعات سالک ممکن است به یکی از اشکال زیر دیده شود:
۱) شکل خشک
۲) شکل مرطوب
۳) اشکال غیر معمول
۴) شکل مزمن
۵) شکل لوپوئید یا عود کننده
۶) ضایعات ناشی از مایه کوبی
که در این نوشته فقط به ذکر انوع خشک و مرطوب آن می پردازیم .
۱- شکل خشک
این شکل بیماری دارای ۴ مرحله پاپول بی درد، مرحله زخم و دلمه ، شروع بهبودی ، بهبودی کامل و به جای ماندن جوشگاه (جای زخم یا اسکار) می باشد.
پس از گذشت دوره کمون در محل گزش پشه پاپول سرخ رنگی ظاهر می شود این پاپول نرم و بی درد است و در اثر فشار محو نمی شود. گاه خارش مختصری دارد. پس از گذشت چند هفته یا چند ماه پاپول فعال شده ، ضایعه بزرگتر شده و اطراف آن را هاله قرمز رنگی فرا میگیرد. و کم کم بر اثر تجمع سلول ها در آن قطعه ضایعه سفت می شود. پس از گذشت ۲ تا ۳ ماه پاپول بصورت دانه ای سرخ و برجسته با سطحی صاف و شفاف و قوامی نرم در می آید. در این هنگام گاه در روی آن فرورفتگی به عمق یک میلیمتر که ته آن پوسته پوسته است دیده می شود. به تدریج سطح این دانه نرم می شود و مایع سروزی ترشح می کند و بالاخره ضایعه بصورت زخمی باز در می آید . زخم حدودی مشخص و حاشیه ای نامنظم و برجسته دارد که روی آن را دلمه ای کثیف و قهوه ای رنگ پوشانده است.
اگر دلمه کنده شود کف زخم فرو رفته است اطراف زخم دارای هاله ای صورتی رنگ که در مقایسه با بافتهای اطراف و زیر آن سفت به نظر می رسد. ضایعه بی درد و گاهی دارای خارش خفیف است. هرچه تعداد ضایعات بیشتر باشد اندازه زخمها کوچکتر و بهبودی آنها سریعتر است . بهبودی زخم بتدریج از مرکز زخم شروع شده و دلمه شروع به خشک شدن می کند . و پس از گذشت ۱۲-۶ ماه و گاه بیشتر ضایعه کاملا بهبود می یابد و اثر آن به صورت جوشگاهی فرورفته با حدودی کاملا مشخص و حاشیه ای نامنظم باقی می ماند.
۲-شکل مرطوب :
این شکل نیز دارای همان چهار مرحله سالک خشک می باشد ولی تظاهرات بالینی آن تفاوتهایی به شرح ذیل دارند:
پس از طی دوره کمون چند هفته تا چند ماه ضایعه بصورت جوش همراه با التهاب حاد ظاهر می شود .پس از دو هفته زخمی شده که بسرعت بزرگ و دور آن پرخون می شود. زیر لبه زخم خالی است و لبه زخم دارای تفاریس و چرک زیاد است . جوش خوردن زخم از وسط و اطراف همزمان اتفاق می افتد و بطور معمول زخم ظرف مدت ۶-۴ ماه پس از شروع آن به کلی خوب می شود و به ندرت در حالتهای عادی بیش از ۸ ماه طول می کشد.
علائم بالینی در کالاآزار :
استقرار بیماری معمولا مخفیانه و بدون علائم مشخصی صورت می گیرد و به کندی پیشرفت می کند . تظاهرات آن با تب نامنظم و مواج تا ۴۰ درجه سانتیگراد با بیقراری ، درد ناحیه طحال ، سرفه و کم شدن وزن بدن، بزرگی طحال و کبد و در نتیجه بزرگ شدن شکم بیمار ، کم خونی و کم شدن تعداد عناصر سلولهای خونی (گلبولهای قرمز، سفید و پلاکت ها ) ورم صورت و دستها و پاها دیده می شود.
در مواردی رنگ پوست بیمار برنزه و تیره می شود که برخی دلیل نامگذاری بیماری را به مرض سیاه (کالاآزار) بهمین دلیل می دانند و برخی نیز به دلیل مرگ و میر زیاد بر اثر این بیماری نام بیماری سیاه به آن داده اند. از بین رفتن سلولهای بیگانه خوار بدن و کاهش قوای دفاعی سبب آمادگی برای پذیرش سایر عفونت ها شده و اگر تشخیص و درمان بموقع انجام نگیرد موجب مرگ بیمار می گردد.
بطور کلی تشخیص بیماری لیشمانیوز جلدی و احشایی براساس آخرین مصوبه کمیته کشوری در انواع مظنون ، محتمل و قطعی بشرح زیر است:
لیشمانیوز جلدی
- تشخیص مظنون (Suspected) :
وجود پاپول یا زخم پوستی بیشتر در نقاط باز بدن در منطقه آندمیک که بیش از ۱۰ روز طول کشیده باشد.
- تشخیص محتمل (Probable):
وجود پاپول یا زخم پوستی که بتدریج افزایش اندازه یافته ، اولسر آن گاه سطحی و برآمده است و گاه بصورت زخم های عمیق و چرکی با کناره های قرمز رنگ می باشد.
- تشخیص قطعی (Definite):
دیدن انگل در گسترش تهیه شده از ضایعه پوستی (اسمیر یا کشت)
لیشمانیوز احشایی (کالاآزار )
- تشخیص مظنون (Suspecred):
بروز علام کلینیکی بصورت بیماری تحت حاد با علائمی نظیر تب ، هپاتومگالی ، اسپلنومگالی ، کاهش وزن ، کم خونی ، تغییر رنگ پوست.
- تشخیص محتمل (Probable):
علائم بالینی همراه با آزمایش IPA DAT مثبت
- تشخیص قطعی : (Definite)
دیدن انگل در گسترش تهیه شده از بافتها (طحال ، مغز استخوان و غدد لنفاوی) و یا بدست آوردن آن در محیط کشت
تشخیص بیماری
تشخیص لیشمانیوز جلدی:
تشخیص بالینی سالک وقتی به اثبات می رسد که میکروارگانیسم در اسمیر رنگ آمیزی شده مایع حاصل از ضایعات جلدی و یا کشت دیده شود و یا در آزمایش بافت شناسی در بافت رنگ آمیزی شده مشاهده گردد.
معیارهای تشخیص آزمایشگاهی :
۱- آزمایشات انگل شناسی مثبت (اسمیر یا کشت از زخم )
۲- آزمایشات سرولوژی مثبت (IFA,ELIZA) فقط برای لیشمانیوز مخاطی
(M.C.L)
تشخیص کالا آزار :
باتوجه به اینکه کالا آزار در ایران اغلب در بچه ها دیده می شود و از علائم ظاهری آن تبهای نامنظم ، بزرگی طحال و کبد و در نتیجه بزرگ شدن شکم ، کم خونی و ضعف و لاغری است موارد مشکوک را می توان جهت تشخیص قطعی به پزشک مرکز درمانی و یا متخصص جهت انجام آزمایشات معرفی نمود.
معیارهای تشخیص آزمایشگاهی :
۱- مثبت بودن آزمایشات انگل شناسی (تهیه گسترش از مغز و استخوان – طحال – کبد – غدد لنفاوی – خون ) و کشت ازبیوپسی یا مواد آسپیره شده از اعضاء
۲- مثبت آزمایشات سرولوژی (DAT,ELIZA, IFA) تهیه نمونه خون برای انجام تستهای سرولوژی بسادگی امکان پذیر است.
میتوان نمونه خود را در لوله های باریک هپارتیه از نوک انگشت بیمار پس از ضد عفونی کردن انگشت با الکل و سوراخ کردن آن با تیغه نوک تیز استریل یا لانست یکبار مصرف تهیه کرد. پلاسمای آن را بوسیله سانتریفوژ کردن جدا نمود یا با تماس دادن کاغذ صافی آزمایشگاهی با خون روی انگشت بیمار مقداری از خون را بصورت یک لکه یکنواخت بقطر حدود یک سانتیمتر جذب کاغذ کرده و پس از خشک شدن مورد آزمایش آگلوتیناسیون مستقیم که انجام آن را در آزمایشگاههای کوچک و دور افتاده با تجهیزات ساده و دور افتاده عملی است قرار داد.
درمان لیشما نیوز
الف – لیشمانیوز احشائی یا کالا آزار
برای درمان شکل های لیشمانیوز بجز نوع منتشر آن Diffuse Cutaneous Leishmaniasis ترکیبات آنتیموان پنج ظرفیتی جهت استفاده موضعی و عمومی پیشنهاد می شوند . بمنظور اجتناب از عود بیماری ، تقلیل هزینه درمان ، پیدایش مقاومت داروئی بایستی داروئی مناسب بمقدار لازم ودر فاصله زمانی متناسب تجویز گردد . اگر چه آنتیموان پنج ظرفیتی بعنوان داروی خط اول درمان بیماری پذیرفته شده است ولی تفاوتهای فراوانی در نحوه بکار بردن آن اعمال می شود.
دو داروی آنتیموان پنج ظرفیتی دردسترس می باشند.مگلومین آنتیموانات (گلوکانتیم) وسدیم استیبوگلوکونات ( پنتوستام ) ، که این دو دارو از نظر شیمیایی مشابه بوده و تصور می شود که مدت اثر بخشی و سمیت آنان در درمان لیشمانیوز احشایــی به مقـــدار آنتیموان مـوجـود در دارو بستگی داشته باشد محلـــول مگلومـــین آنتیموانات تقریبـاً + ۸۵ mg/ml ) ۸.۵% sb۵) آنتیموان داشته در حالیکه میزان آنتیموان ( Sb ۵+ ) موجود درپنتوستام درحدود (۱۰۰mg/ml) ۱۰% Sb ۵+ می باشد
گلوکانتیم درکشورهای فرانسه زبان و آمریکای لاتین و پنتوستام در کشورهای انگلیسی زبان و آمریکا مصرف می شوند . درایران تاکنون گلوکانتیم مصرف شده ودزاژ توصیه شده داروی فوق برپایه میزان آنتیموان پنج ظرفیتی موجود بوده ودر کالا آزار عبارتست از ۲۰ میلی گرم آنتیموان برای هرکیلو گرم وزن بدن روزانه بمدت بیست روز.
بیمارا نیکه بیماری در آنان باقی مانده و احتیاج به درمان طولانی تری دارند بایستی مدت بیشتری در مان شوند . عدم پاسخ درمانی اولیه که بصورت عدم پاسخ کلینیکی به درمان اولیه با آنتیموان می باشد در بیشتر مناطق بین ۲۰% تا ۸% است .
بیمارانیکه به درمان با آنتیموان در دوره اول جواب مناسب درمانی نمی دهند ممکنست در دوره دوم یا حتی دوره سوم پاسخ مناسبی بدهند . آنتیموان در این دوره می تواند بدون سمیت تا ۳۰ روز تجویز شود . درمان موفقیت آمیز با دوره طولانی تری ( ۱۲۰ روزه) درمورد PKDL ( لیشمانیوز پوستی بعد از کالا آزار ) از هندوستان گزارش گردیده است .
طول دوره درمان در یک منطقه آندمیک با نقاط دیگر متفاوت بوده ولی در تمام موارد درمان باید حداقـــل ۲ هفته پس ازمنفی شدن آزمایش انگلی خون ادامه یابد.
تزریق داخل وریدی پنتوستام باید به آرامی ( بیش از ۵ دقیقه ) و با استفاده از وزن مناسب صورت گیرد تا از احتمال بروز هرگونه ترومبوز جلوگیری شود . درمان باید تحت نظر کادر پزشکی صورت گیرد.
درمان با ترکیبات آنتیموان معمولاً خوب تحمل می شود ولی اگر عوارض جانبی جدی بروز کند ( عوارض کبدی وقلبی ) می توان موقتاً درمان را متوقف کرد . اگر عود بیماری اتفاق افتد بیماران باید نخست با ترکیبات آنتیموان تحت درمان قرارگیرند ودر صورت رضایت بخش نبودن پاسخ درمانی اتتخاب دوم داروهای آمفوتریسین B وپنتاسیدین خواهند بود.
آمفوتریسین B :
روزانه یا هفته ای سه بار بصورت تزریق داخل وریدی و آنفوزیون داخل دکستروز ۵% طی ۴ ساعت تجویز می شود در شروع با دز اولیه ۱۰ – ۵ میلی گرم که بتدریج افزایش یافته ودر هر نوبت بمیزان ۱۰-۵ میلی به آن افزوده می شود تا زمانیکه به دز ۵/۰ تا یک میلی گرم در کیلوگرم از وزن بدن برسد . درمان باید تا زمانیکه دز کامل یعنی ۳-۱ گرم داده شود ادامه یابد . طول دوره درمان بستگی به پاسخ درمانی بیمار دارد . عود بیماری یا فقدان پاسخ درمانی مناسب در ۸% - ۲% موارد اتفاق می افتد بعلت سمیت دارو برای کلیه وقلب درمان باید همیشه در بیمارستان صورت گیرد.
ب ) دستورالعمل درمان لیشمانیوز جلدی ( سالک )
درمان بیماری سالک در مواد زیر توصیه می شود.
۱- کسانی که ضایعات زخمی بزرگ تر از ۳ سانتیمتر دارند
۲- کسانی که ضایعات متعدد اولسراتیو دارند
۳- ضایعات مناطق باز بدن ( صورت – پشت دست - پشت پا ) محل ضایعه درسه سانتیمتری ارگان های حیاتی مانند چشم – گوش و دهان باشد.
درسایر موارد پیشنهاد می شود که درمان صورت نگرفته و جهت پیشگیری از گزش مجدد و انتقال به دیگران وهم چنین پیشگیری از ایجاد احتمالی عفونت ثانویه ، با گاز استریل پانسمان گردد.
روش درمان
ترکیبات آنتیموان پنج ظرفیتی ( گلوکانتیم و پنتوستام ) : که بدوشکل تزریق موضعی و تزریق سیستمیک قابل استفاده است .
تزریق موضعی در موارد زیر اندیکاسیون دارد.
تعداد ضایعات محدود ( ۲ –۳ ) عدد در نزدیکی ارگانهای حیاتی نباشد.
روش تزریق
تزریق معمولاً در چهار نقطه داخل زخم صورت می گیرد تا زمانیکه رنگ محل تزریق ضایعه متمایل به سفید گردد.
مقدار تزریق
بستگی به اندازه ضایعه داشته و فواصل درمان هفته ای یکبار می باشد . درمان یاد شده تا بهبودی کامل ضایعه توصیه می گردد.
تزریق سیستمیک
درموارد زیر توصیه می شود:
- تعداد ضایعات متعدد و السراتیو باشد ( از ۳ ضایعه بیشتر)
- همراه با لنفادنوپاتی مجاور ضایعه فرم اسپیروتریکوئید باشد.
- بیمار قادر یا مایل به پذیرش تزریق داخل ضایعه نباشد.
- موارد A.C.L با عامل L.Tropica درایران جهت پیشگیری ازاپیدمی با هر تعداد و فرم ضایعه باید درمان شود.
- در خواست بیمار جهت معالجه بعد از توضیحات علمی توسط پزشک معالج
- توصیه می شود در صورت وجود بیماریهای کبد ، قلبی و کلیوی درمان تحت نظر متخصص پوست انجام شود.
- تزریق در خانم های حامله کاربرد ندارد و توصیه می شود از روش های دیگر درمانی با مراجعه به متخصصین پوست استفاده شود.
مقدار دارو و طول درمان
۲۰ میلی گرم آنتیموان بازاء کیلوگرم وزن بدن (۲۰ mg/kg sb +۵ ) روزانه دریک نوبت تزریق عضلانی که بهتر است بصورت منقسم در دوناحیه ( دو باسن ۹ تزریق گردد . بمدت ۱۰ – ۱۴ روز و در صورت نیاز پس از حداقل یکماه مجدداً رژیم درمانی تکرار گردد.
درصورت عدم پاسخ تا دو دوره درمانی ارجاع بیمار به پزشک متخصص پوست توصیه می شود. درصورت عود یا مقاومت انگل به درمان گلوکانتیم تنها باید در دور دوم درمان ، آمپول گلوکانتیم + قرص آلوپورنیول ۰ ۲۰ میلی گرم پارکیلو ) تجویز شود .
درصورت وجود عفونت باکتریائی ثانویه توصیه می شود از مراقبتهای موضعی ( پانسمان – نظافت زخم ) و آنتی بیوتیک مناسب سیستمیک استفاده نمود.
چنانچه دربیماران سنگین وزن ، بیش از ۲ آمپول گلوکانتیم روزانه لازم باشد در دو دوز منقسم ( صبح و شب ) تزریقات انجام شود.
توصیه می شود از دستکاری زخم اکیداً خود داری شود.
رژیم های درمانی دیگری هم وجود دارند که در صورت نیاز بایستی توسط متخصصین پوست تجویز گردند.
درصورت بروز هرگونه واکنش در محل تزریق ( قرمزی . گرمی ، درد ، تورم ) و علائم سیستمیک ( شکایتهای قلبی ، یرقان ، مشکلات ادراری ) درمان قطع و بیمار به پزشک متخصص ارجاع گردد.