فلور طبیعی واژن
لاکتوباسیلها، هم باکتری غالب در مجرای واژن به شمار میروند و هم فلور طبیعی واژن را تنظیم میکنند. لاکتوباسیلها اسید لاکتیک تولید میکنند که pH طبیعی واژن را بین ۸/۳ تا ۵/۴ نگه میدارد و جلوی اتصال باکتریها به سلولهای اپیتلیوم واژن را میگیرد.
تقریباً ۶۰ درصد از سوشهای لاکتوباسیلی واژن پراکسید هیدورژن تولید میکنند که رشد باکتریها را مهار میکند و در شرایط آزمایشگاه HIV را نیز تخریب مینماید. استروژن از طریق افزایش تولید گلیکوژن در سلولهای اپیتلیوم واژن، کلونیزه شدن لاکتوباسیلها را بهبود میبخشد، چون گلیکوژن به گلوکز میشکند و به عنوان سوبسترا برای باکتریها عمل میکند.
اگرچه لاکتوباسیلها باکتریهای غالب در فلور واژن هستند، باکتریهای دیگری نیز از جمله گونههای استرپتوکوک، باکتریهای گرم منفی، گاردنرلا واژینالیس و بیهوازیها در واژن وجود دارند. کاندیدا آلبیکانس نیز میتواند در ۱۰ تا ۲۵ درصد از زنان بدون علامت به عنوان یک عامل کامنسال جزء فلور طبیعی واژن یافت شود.
واژینیت حاد
سه نوع شایع واژینیت حاد عبارتند از واژینوز باکتریال، کاندیدیاز وولوواژینال و تریکومونیاز.
واژینوز باکتریال
واژینوز باکتریال شایعترین علت واژینیت حاد است که بسته به جمعیتهای مورد مطالعه مسؤول ۱۵ تا ۵۰ درصد موارد بیماری در زنان علامتدار میباشد.
واژینوز باکتریال نشاندهنده یک شیفت در فلور واژن از فلور لاکتوباسیلی غالب به فلور مختلط شامل مایکوپلاسماهای ژنیتال، گاردنرلا واژینالیس و بیهوازیهایی مانند پپتواسترپتوکوکها، پرهوتلا و گونههای موبیلونکوس است.
کشتهای واژن در واژینوز باکتریال به میزان کافی این فلور مختلط واژینال را نشان نمیدهد. یک مطالعه اخیر از روشهای مولکولی برای شناسایی مجموعهای از باکتریهای غیر قابل کشت مرتبط با گونه کلستریدیوم در زنان آلوده استفاده کرده است.
عوامل خطرزای واژینوز باکتریال عبارتند از: داشتن بیش از یک شریک جنسی، تغییر شریک جنسی در ۳۰ روز گذشته، داشتن یک شریک جنسی مؤنث و داشتن دوش واژینال حداقل به صورت ماهانه یا در عرض ۷ روز گذشته.
کمبود لاکتوباسیلهای تولیدکننده پراکسید هیدروژن نیز یک عامل خطرزای شناختهشده برای واژینوز باکتریال است و ممکن است بتواند تا حدی خطر بیشتر این عفونت در میان زنان سیاهپوست را (مستقل از سایر عوامل خطرزا) توجیه کند. عوامل استرسزای اجتماعی (از قبیل بیخانمانی، تهدید امنیت شخصی و نداشتن منابع کافی درآمد) نیز به عنوان عوامل افزایشدهنده خطر بیماری گزارش شدهاند.
علاوه بر ایجاد علایم آزاردهنده، واژینوز باکتریال با افزایش خطر بسیاری از عفونتهای مجاری تناسلی فوقانی همراه است؛ از جمله آندومتریت پس از عمل سزارین، زایمان واژینال یا سقط؛ عفونت زخم؛ افزایش خطر عفونت پس از هیسترکتومی واژینال و شکمی؛ بیماری التهابی لگن؛ زایمان زودرس؛ و کوریوآمنیونیت. زنان مبتلا به واژینوز باکتریال همچنین در معرض خطر بالای سقط و کاهش احتمال بارورسازی آزمایشگاهی (IVF) موفق هستند.
کاندیدیاز وولوواژینال
اگرچه اکثر زنان مبتلا به واژینیت حاد فکر میکنند کاندیدا علت بیماری آنهاست، حقیقت آن است که کاندیدا فقط مسؤول ۱۵ تا ۳۰ درصد موارد محسوب میشود. تقریباً ۷۵ درصد از زنان حداقل یکبار در طول زندگیشان با تشخیص کاندیدیاز وولوواژینال درمان میشوند و از این میان حدود ۵۰ درصد آنها با عود بیماری نیز مواجه خواهند بود.
اکثر موارد کاندیدیاز وولوواژینال به وسیله کاندیدا آلبیکانس ایجاد میشوند. عوامل خطرزای این بیماری عبارتند از بارداری، بودن در فاز لوتئال چرخه قاعدگی، نولیپار بودن، استفاده از اسپرمکشها (اما نه قرصهای ضد بارداری با دوز پایین یعنی LD)، و سن پایین (خطر بیماری در سنین ۱۵ تا ۱۹ سال در بیشترین حد است و پس از آن کاهش مییابد).
درمان اخیر با آنتیبیوتیکهای وسیعالطیف از قبیل تتراسیکلین، آمپیسیلین و سفالوسپورینهای خوراکی نیز یک عامل خطر تلقی میشود؛ احتمالاً به این خاطر که فلور محافظتکننده واژن بهخصوص لاکتوباسیلها را از بین میبرد.
در حالی که کاندیدا آلبیکانس در بسیاری از زنان بیعلامت یک عامل کامنسال محسوب میشود، عفونت علامتدار آن با ارتشاح نوتروفیلهای پلیمورفونوکلئر و بار قارچی واژینال بالا همبستگی دارد.
کاندیدیاز وولوواژینال راجعه (۴ یا بیشتر از ۴ حمله مستند بیماری در عرض یک سال) در کمتر از ۵ درصد جمعیت عمومی رخ میدهد. تغییر پاسخ ایمنی موضعی از قبیل پاسخ بیش از حد با واسطه IgE به مقادیر اندک آنتیژن کاندیدا میتواند زنان را مستعد عود بیماری نماید.
در حالی که کاندیدا آلبیکانس هنوز شایعترین قارچ جداشده از زنان مبتلا به کاندیدیاز وولوواژینال راجعه است، در حداکثر۱۵ درصد از زنان مبتلا به عفونتهای راجعه ممکن است افزایش شیوع گونههای غیر آلبیکانس به ویژه کاندیدا گلابراتا یافت شود.
تریکومونا واژینالیس
تریکومونا واژینالیس یک انگل درونسلولی منتقلشونده از راه جنسی است که علت واژینیت حاد در ۵ تا ۵۰ درصد موارد، بسته به جمعیت مورد مطالعه، محسوب میشود.
این بیماری شایعترین عفونت آمیزشی در ایالات متحده است که بنا بر تخمینها هر ساله ۵ میلیون مورد جدید از آن گزارش میشود. عوامل خطرزای تریکومونیاز عبارتند از تغییر در شریک جنسی، مقاربت دو بار در هفته یا بیشتر، داشتن سه یا بیشتر از سه شریک جنسی در ماه گذشته و وجود یک بیماری آمیزشی همزمان دیگر. تریکومونیاز با عفونتهای مجاری تناسلی فوقانی همانند موارد تشریحشده برای واژینوز باکتریال همراه است، از جمله عفونتهای پس از زایمان، جراحی و سقط؛ بیماری التهابی لگن؛ و زایمان زودرس.
راهبردها و شواهد
تشخیص
علایم و نشانهها
به صورت کلاسیک واژینوز باکتریال با ترشحات رقیق، خاکستری مایل به سفید و با بوی بد شبیه بوی ماهی همراه است. کاندیدیاز وولوواژینال یک ترشح غلیظ، سفید و تکهتکه بدون بو دارد و ترشحات تریکومونیاز هم تقریباً زردرنگ فراوان است و ممکن است بوی بدی داشته باشد.
البته مطالعات متعدد نشان دادهاند علایمی از قبیل خارش و مشخصات ترشحات واژینال، پیشبینیکننده قابل اعتمادی از علت واژینیت باکتریال نیستند؛ میزان و رنگ ترشحات واژینال جزء غیر قابل اعتمادترین تظاهرات برای پیشبینی علت واژینیت به شمار میآیند (جدول ۱).
علاوه بر این، مطالعات نشان میدهند که زنان قادر به تشخیص دقیق و صحیح علت واژینیت خود نیستند، حتی زنانی که پیش از این کاندیدیاز وولوواژینال را تجربه کردهاند.معاینه فیزیکی باید شامل بررسی دقیق دستگاه تناسلی خارجی، دیوارههای واژن و سرویکس و نیز بررسی ترشحات باشد؛ اگرچه محدودیتهای این تظاهرات در تشخیص دقیق بیماری را نیز باید در نظر داشت.
فیشر و جای خارش روی دستگاه تناسلی خارجی در تقریباً یکچهارم موارد کاندیدیاز وولوواژینال دیده میشود اما در موارد واژینوز باکتریال یا تریکومونیاز نامحتمل است. نقاط قرمزرنگ روی سرویکس (که به آن اصطلاحاً سرویکس توتفرنگی گفته میشود) با تریکومونیاز همراه است ولی خیلی به ندرت رخ میدهد (تنها در ۲ تا ۵ درصد موارد).
pH واژن باید به وسیله کشیدن یک سواب دارای نوک پنبهای به دیواره جانبی واژن در حد فاصل مدخل آن و سرویکس و سپس کشیدن سواب روی کاغذهای تجاری سنجش pH (که طیفی از pH ۰/۴ تا ۵/۵ را در بر میگیرد) اندازهگیری شود. pH را نباید با نمونهگیری از حوضچه واژن در فورنیکس خلفی بررسی کرد زیرا pH این محل ممکن است به دلیل وجود موکوس سرویکس بالاتر باشد.
pH طبیعی واژن (یعنی ۰/۴) در کاندیدیاز وولوواژینال تغییر نمیکند. افزایش pH به میزان ۵/۴ یا بیشتر در واژینوز باکتریال رخ میدهد و همچنین برای تریکومونیاز تیپیک است. اگرچه وجود همزمان واژینوز باکتریال یا تریکومونیاز pH واژن را در بیماران مبتلا به کاندیدیاز وولوواژینال افزایش میدهد، pH طبیعی واژن وجود واژینوز باکتریال یا تریکومونیاز را رد میکند. وجود خون یا منی در گنبد واژن نیز میتواند pH واژن را افزایش دهد.ارزیابی میکروسکوپی
ارزیابی میکروسکوپی مایع واژینال اساس تشخیص واژینیت حاد را تشکیل میدهد. واژینوز باکتریال یک تشخیص بالینی است و به وجود حداقل ۳ تا از ۴ تظاهر زیر نیاز دارد: pH بیشتر از ۵/۴؛ ترشحات رقیق و آبکی؛ بررسی نمونه مایع نشاندهنده بیش از ۲۰ درصد سلولهای کلیدی (یعنی سلولهای سنگفرشی اپیتلیوم واژن همراه با کوکوباسیلهای چسبیده فراوان)؛ و تست بوی «آمین» مثبت (این تست به این صورت انجام میشود: اضافه کردن هیدروکسید پتاسیم ۱۰ درصد به یک قطره از ترشحات واژینال روی لام و بوییدن آن از جهت بوی مشخصی که آمینهای فرار آزادشده ایجاد میکنند). در بررسی نمونه خیس از زنان مبتلا به واژینوز باکتریال به صورت مشخصی فلور زمینهای با کوکسیهای متعدد، باکتریهای با اشکال متغیر و شاید اندکی لاکتوباسیلهای میلهایشکل جایگزین شده است .
تشخیص میکروسکوپی تریکومونیاز از طریق مشاهده تریکومونادهای متحرک در نمونهبرداریهای خیس صورت میگیرد که در آن اغلب افزایش سلولهای پلیمورفونوکلئر نیز وجود دارد. جدول ۲ به مرور میزان حساسیت و ویژگی این روشها و سایر یافتهها در بیماریهای مختلف میپردازد.
کشت واژینال برای کاندیدا آلبیکانس در صورت منفی بودن نمونه خیس از نظر هیف اما علامتدار بودن بیمار یا وجود ترشحات یا سایر نشانههای مطرحکننده کاندیدیاز وولوواژینال در معاینه فیزیکی، مفید است.
کشت قارچ همچنین میتواند در موارد کاندیدیاز وولوواژینال راجعه به منظور رد گونههای غیر از کاندیدا آلبیکانس مفید باشد. کشت در زنانی که اخیراً خودشان را با یک داروی ضد قارچ درمان کردهاند نیز در بعضی موارد میتواند مفید باشد (تا ۹۰ درصد این افراد ظرف یک هفته پس از درمان کشت منفی دارند). کشت واژن از نظر باکتری مفید نیست زیرا بیهوازیها، کولیفرمها و گاردنرلا واژینالیس همگی میتوانند در فلور طبیعی واژن نیز یافت شوند.
تستهای در محل
چندین تست در محل برای این بیماری در دسترس هستند (جدول ۲) که به ویژه میتوانند در مواقع عدم دسترسی به بررسی میکروسکوپی مفید باشند. نقش این تستها در درمان روتین واژینیت، تا حدی به خاطر قیمت بالای آنها، نامشخص است.
درمان
واژینوز باکتریال
درمان واژینوز باکتریال شامل درمان عفونتهای بیهوازی است.۷ روز درمان با مترونیدازول خوراکی به اندازه استفاده از نوع واژینال آن به مدت ۵ روز کارآمدی دارد و در کارآزماییهای تصادفیشده با شاهد دارونما پس از یک ماه، میزان علاج علامتی آن در حدود ۸۰ درصد و میزان علاج میکروبیولوژیک در حدود ۷۰ درصد است.
کارآزماییهای تصادفیشده همچنین نشان دادهاند که دوره ۷ روزه درمان با کرم واژینال کلیندامایسین ۲ درصد به اندازه مترونیدازول خوراکی مؤثر است و نیز یک دوز منفرد کرم کلیندامایسین گستردهرهش میتواند نتایج مشابهی ایجاد کند. مترونیدازول خوراکی تکدوز دیگر به عنوان یک رژیم درمانی جایگزین برای واژینوز باکتریال مورد تأیید نیست، زیرا میزان شکست ۵۰ درصد دارد.
برای موارد واژینوز باکتریال راجعه (۳ یا بیشتر از ۳ حمله در سال گذشته)، یک کارآزمایی تصادفیشده دوسوکور نشان داد که پس از ۱۰ روز درمان القایی روزانه با مترونیدازول واژینال، مصرف ۲ بار در هفته ژل مترونیدازول ۷۵/۰ درصد برای مدت ۱۶ هفته، علاج بالینی را در ۷۵ درصد بیماران پس از ۱۶ هفته و در ۵۰ درصد بیماران پس از ۲۸ هفته حاصل کرد.
کاندیدیاز وولوواژینال
کاندیدیاز وولوواژینال غیر عارضهدار به صورت بیماری با بسامد پایین (۳ نوبت یا کمتر در سال)، دارای علایم خفیف تا متوسط، احتمالاً ناشی از کاندیدا آلبیکانس و در میزبان دارای دستگاه ایمنی سالم تعریف میشود.
درمانهای تأییدشده برای این بیماری عبارتند از طیف گستردهای از داروهای موضعی ضد قارچ که به صورت تیپیک برای ۱ تا ۳ روز مصرف میشوند، و یک داروی خوراکی تکدوز یعنی فلوکونازول (۱۵۰ میلیگرم). هم داروهای آزول موضعی و هم داروهای آزول خوراکی باعث تسکین علایم و منفی شدن کشت در ۸۰ تا ۹۰ درصد از بیماران میشوند.
کارآزماییهای تصادفیشده هیچ برتری واضحی را برای هیچکدام از آزولها نسبت به یکدیگر پیدا نکردهاند. بنابراین در تعیین درمان انتخابی باید ترجیح بیمار، پاسخ به درمان قبلی و هزینه درمان را در نظر داشت.
دسترسی به درمانهای ضد قارچ واژینال به صورت بدون نسخه، خوددرمانی را برای بسیاری از زنان به یک گزینه معقول تبدیل کرده است. با این حال، باید دانست که علایم مطرحکننده کاندیدیاز وولوواژینال بدون عارضه ممکن است حاکی از یک تشخیص دیگر باشند.
یک مطالعه روی زنان ویزیتشده در یک درمانگاه بیماران آمیزشی نشان داد که خوددرمانی علایم فهرستشده در بستهبندی داروهای بدون نسخه مربوط به کاندیدیاز، تنها ۲۸ درصد از بیماران به طور کلی و تنها ۵۳ درصد از مبتلایان به واژینوز باکتریال، عفونت تریکومونا واژینالیس، گنوره و کلامیدیا را به صورت صحیح درمان خواهد کرد.
در یک مطالعه دیگر که به بررسی زنان خریداریکننده داروهای ضد قارچ بدون نسخه پرداخت، تنها ۳۴ درصد بیماران کاندیدیاز وولوواژینال داشتند، بدون اینکه عفونت واژینال دیگری داشته باشند. اگر یک بیمار خوددرمانی را انتخاب میکند، باید به وی توصیه شود تا در صورتی که علایم وی طی یک دوره درمان بدون نسخه برطرف نشد، حتماً برای معاینه مراجعه کند.
کاندیدیاز وولوواژینال عارضهدار به عفونت در زنان باردار، دچار نقص ایمنی یا ناتوان یا افراد دارای دیابت کنترلنشده، علایم شدید، عفونت با گونههای کاندیدا غیر از کاندیدا آلبیکانس یا حملات راجعه (۴ مورد یا بیشتر در سال) گفته میشود.
در دوره بارداری درمان ۷ تا ۱۴ روزه با آزولهای موضعی توصیه میشود و از مصرف داروهای خوراکی باید اجتناب کرد. در یک کارآزمایی تصادفیشده با شاهد دارونما که به بررسی زنان مبتلا به کاندیدیاز وولوواژینال شدید پرداخت، تجویز دوز دوم فلوکونازول (۱۵۰ میلیگرم) ۷۲ ساعت پس از دوز اول، میزان علاج را از ۶۷ درصد به ۸۰ درصد افزایش داد.
یک کارآزمایی تصادفیشده شاهددار روی زنان مبتلا به کاندیدیاز وولوواژینال راجعه نشان داد که پس از یک دوره ۱۰ روزه فلوکونازول خوراکی (۱۵۰ میلیگرم در روز)، ۹۰ درصد از زنان طی یک دوره ۶ ماهه سرکوب با فلوکونازول (۱۵۰ میلیگرم) بدون علامت باقی ماندند و حملات علامتی طی ۶ ماه بعد در این زنان در مقایسه با افراد دریافتکننده دارونما برای دوره سرکوب، ۵۰ درصد کمتر بود.
عفونت با گونههای کاندیدا غیر از کاندیدا آلبیکانس اغلب به آزولها مقاوم است؛ با این حال یک مطالعه روی درمان با ترکونازول برای واژینیتهای قارچی غیر از کاندیدا آلبیکانس باعث علاج آزمایشگاهی در ۵۶ درصد بیماران و علاج علامتی در ۴۴ درصد از آنان شد. یک کارآزمایی که در آن زنان از کپسولهای اسید بوریک واژینال (۶۰۰ میلیگرم روزانه) برای حداقل ۱۴ روز استفاده کردند، میزان علاج علامتی ۷۵ درصد را برای عفونتهای قارچی غیر از کاندیدا آلبیکانس نشان داد.
تریکومونیاز
درمان خوراکی با نیتروایمیدازولها برای عفونت با تریکومونا واژینالیس توصیه میشود. یک کارآزمایی تصادفیشده که به مقایسه دوز منفرد خوراکی مترونیدازول (۲ گرم) و تینیدازول (۲ گرم) میپرداخت، نشان داد که تینیدازول ارجح یا حداقل معادل مترونیدازول است و باعث میزان علاج ۹۰ تا ۹۵ درصد میشود.
شیوع مقاومت سطح پایین به مترونیدازول در بیماران مبتلا به عفونت تریکومونا واژینالیس ۲ تا ۵ درصد است و در مطالعات مجموعه موارد (case series) درمان طولکشیده با دوزهای بالاتر مترونیدازول و تینیدازول موفقیتآمیز بوده است. تریکومونا واژینالیس یک عفونت آمیزشی به شمار میآید؛ لذا درمان شریک جنسی بیمار بسیار اهمیت دارد و میزان علاج را افزایش میدهد.
حیطههای عدم قطعیت
لاکتوباسیلهای خوراکی یا واژینال اغلب به عنوان یک درمان جایگزین برای درمان علایم وولوواژینال به کار میروند اما مطالعات در زنان مبتلا به واژینوز باکتریال یا کاندیدیاز وولوواژینال شواهدی مبنی بر کارآمدی این داروها نشان ندادهاند.
اینکه آیا غربالگری و درمان زنان باردار بدون علامت از نظر واژینوز باکتریال باید به صورت روتین انجام گیرد یا نه، همچنان مورد اختلاف نظر است. ۳ مورد از ۴ کارآزمایی انجامگرفته با شاهد دارونما روی زنان در معرض خطر بالا از نظر زایمان زودرس، کاهش این پیامد را پس از درمان با کلیندامایسین خوراکی یا واژینال نشان دادهاند. کارآزماییهای مربوط به مصرف خوراکی یا واژینال کلیندامایسین در سهماهه اول بارداری یا اوایل سهماهه دوم در زنان کمخطر نیز میزانهای کمتر زایمان زودرس، سقط خودبهخودی و عفونت پس از زایمان را نشان دادهاند. یک کارآزمایی روی زنان کمخطری که در اواخر سهماهه دوم بارداری یا سهماهه سوم با مترونیدازول خوراکی درمان شده بودند (۲ گرم، تکرار ۴۸ ساعت بعد و سپس ۲ دوز ۲ گرمی دیگر ۱۴ روز بعد)، نتوانست بهبودی را در پیامد بارداری نشان دهد. مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریهای ایالات متحده (CDC) غربالگری و درمان زنان باردار در معرض خطر پایین برای واژینوز باکتریال بدون علامت را به صورت روتین توصیه نمیکند. شواهد موجود از استفاده از غربالگری برای تریکومونیاز در دوره بارداری حمایت نمیکند؛ در یک کارآزمایی تصادفیشده، زنان باردار بدون علامت درمانشده با مترونیدازول خوراکی (همان رژیم ذکرشده در کارآزمایی قبل) در اواخر سهماهه دوم بارداری یا سهماهه سوم نسبت به افراد دریافتکننده دارونما، زایمانهای زودرس بیشتری داشتند.
راهکارها
CDC برای درمان واژینیت حاد راهکارهایی را ارایه کرده است (جدول ۳) توصیههای ذکرشده در این مقاله با این راهکارها همخوانی دارند.
منبع:
New England Journal of Medicine
آنچه راجع به ایدز باید بدانیم
پایگاه اطلاع رسانی پزشکان ایران
در حالی که کشورهای پیشرفته جهان در طی چند دهه اخیر مشکل بیماریهای واگیردار را تا حد زیادی حل کرده و تمامی توان و امکانات خود را برای مبارزه با بیماریهای غیر واگیر منجمله بیمارهای قلبی – عروقی و سرطانها متمرکز کرده بودند ، ناگهان در سال 1981 میلادی (1360 شمسی ) نوعی بیماری عفونی در دنیا پیدا شد که به سرعت درهمه نقاط جهان گسترش پیدا کرد و امید به ریشه کنی بیماریهای واگیردار را حتی در کشورهای پیشرفته تبدیل به یاس نمود. این بیماری که بصورت یک مشکل عمده بهداشتی خود را نشان داد ایدز نام دارد . در این بیماری دستگاه دفاعی بدن شدیداًدچار اختلال می شود.
بیماری ایدز نوعی بیماری کشنده است که، در همه کشورهای جهان، در گورههای سنی متفاوت ، نژادهای مختلف نه فقط در هم جنس بازان بلکه در هر دو جنس مشاهده شده است و در واقع ایدز یک مشکل جهانی و به کشور و گروه خاصی اختصاص ندارد .
عامل بیماری نوعی ویروس است که مبداء اولیه آن کاملاً مشخص نیست .
راههای عمده سرایت بیماری ایدز عبارتند از :
تماسهای جنسی (جنس مخالف – هم جنس بازان )با افراد آلوده
تزریق خون و فراوردهای آلوده آن، استفاده از سرنگهای مشترک ، بخصوص در بین معتادان تزریقی و بکار بردن ابزار و وسایل آلوده
انتقال از مادر آلوده به جنین
بطور کلی دو گروه سنی بیشتر گرفتار می شوند:
بالغین در سنین 20تا 45 سال
شیر خواران و نوزادان
مرگ و میر ناشی از ایدز در جوانان در کلیه کشورهای جهان بصورت یک مشکل خطر ناک در آمده است. حدود 75تا 90 درصد آلوده به ویروس ایدز در گروه سنی 20تا 45سال که سن تلاش و سازندگی و فعالیت اقتصادی است، اتفاق می افتد . افزایش میزان مرگ و میر ناشی از آلودگی به ویروس ایدز و ابتلا به بیماری در جوانان و شیر خواران ، طول عمر بسیاری از کشورهای جهان کاهش خواهد داد.
از آنجای که ایدز یک مشکل بهداشتی نیست ،بلکه یک مشکل اجتماعی و فرهنگی است که مسائل اقتصادی را نیز بدنبال دارد، لازم است همه سازمانهای دولتی، غیر دولتی و مردم در امر کنترل و پیشگیری از بیماری با هم همکاری و مشارکت نمایند . از آنجایی که در حال حاضر واکسنی موثر و درمان اساسی برای بیماری وجود ندارد ، تنها راه مبارزه با ایدز ، پیشگیری از آلودگی است .
هر چند بیماری ایدز در حال حاضر جزء مسایل حاد بهداشتی کشور ما نیست ، ولی افزایش موارد آلودگی و بیماری از سال 1366 به بعد که اولین مورد آن در کشور شناخته شد ، از این طرف و قرار گرفتن ایران در منطقه آسیا که هر سال بطور فزاینده ای مورد آن زیادتر می شود از طرفی دیگر ، ایجاب می نماید با بکارگیری راههای موثر پیشگیری ، از انفجار این آتش فشان خاموش جلوگیری شود . خوشبختانه وجود اعتقادهای مذهبی و پای بندی خانواده های ایرانی به اصول و اخلاق اسلامی، خود یکی از راههای موثر کنترل و پیشگیری از آلودگی و بیماری است .
کاهش وزن بیشتر از 10 درصد
اسهال مزمن بیشتر از یک ماه
تبهای متناوب یا ثابت بیش از یک ماه
|
علائم فرعیسرفه پایدار به مدت بیش از یک ماهعفونت پوستی منتشر همراه با خارشتبخالهای عود کنندهبرفک دهانیعفونت تبخالی مزمن پیشرونده و منتشر,بزرگ شدن عمومی غدد لنفی |
مرحله اول
مرحله دوم
مرحله سوم
مرحله چهار
مرحله قبل از ایدز و حالات وابسته به ایدز:قبل از بروز علائم نهایی ایدز در بیمار ، عوارضی ظاهر می شود که به آن علائم مربوط به ایدز می گویند و عبارتند از :
کاهش وزن بیشتر از10درصد وزن سابق
اسهال به مدت بیشتر از یک ماه
عرق شبانه
خستگی، بی حالی و ضعف
این علائم را مقدمه استقرار کامل ایدز که پایان طیف بیماری می باشد ، به حساب می آورند . در برخی موارد ، بی قراری، بی اشتهایی، دل درد ، سردرد وجود دارد و تغییرات عصبی منجر به از دست دادن حافظه و آسیب اعصاب محیطی می شود. این علائم معمولاً متناوب است ولی کاهش وزن در اکثر بیماران وجود دارد و پیشرونده هم می باشد . بسیاری از بیماران در این مرحله دچار ضایعات پوستی، مخاطی و ضایعات دائم و یا عود کننده دهنی و یا ناحیه تناسلی به علت ویروسهای مختلف می شوند.
مرحله پنجم
ایدز:ایدز به مرحله نهایی آلودگی ایدز گفته میشود. در این مرحله به علت کاهش شدید قدرت دفاعی بدن، شخص، مستعد ابتلا به بسیاری عفونتهای و سرطانها می شود که علائم بسیار متنوعی دارند و د رنهایت بیمار را از پای در می آورند.
حدود 25درصد افراد پس از 5سال ،25درصد پس از 10سال و حدود25درصد پس از 15سال از ورود ویروس به بدن دچار ایدز می شوند . یعنی در مجموع حدود 75درصد افراد آلوده پس از 15سال به مرحله ایدز می رسند.
در مورد این مساله که بالا خره 25درصد باقیمانده چه سرنوشتی دارند و چه زمانی وارد مرحله ایدز می شوند بحث وجود دارد. ولی آنچه که مسلم است فرد آلوده ، حتی اگر دیرتر هم وارد مرحله بیماری شود، همواره برای سایرین آلوده کننده باقی می ماند.
ایدز بر روی تمامی دستگاههای و اندام های بدن مانند تنفس ،گوارش، عضلانی، عصبی، پوست و مخاط، گوش و حلق و بینی و …اثر می گذارد.
پس از رسیدن به مرحله نهایی ایدز، متوسط طول عمر در بالغین حدود 5/2 سال است و بیماری نهایتاً به علت یکی از عفونتهای فرصت طلب و یا سرطانها از پا در می آید .
بیماری ایدز تمامی دستگاههای بدن را گرفتار می کند. با تشخیص به موقع و بجا و بدنبال آن با بکار بستن در مانهای نگه دارنده و مراقبتهای صحیح می توان تا حد قابل توجهی از مشکلات بیمار کاست و شرایط مناسبتری را برای زندگی وی فراهم نود.
متاسفانه بیماری ایدز درمان قطعی ندارد . برای عفونتهای فرصت طلب و سرطانها می توان درمانهای لازم را بکار برد و با داروهای مخصوص دستگاه دفاعی بدن را تقویت نمود . تاکنون واکسن موثری برای جلوگیری از بیماری پیدا نشده است.
چون بیماری واکسن و درمان موثری ندارد و آلودگی به ویروس ایدز نهایتاً به بیماری ایدز منتهی میشود که کشنده است ، بنابر این تنها راه مبارزه ، بکاربردن روشهای پیشگیری از آلودگی است که عباتند از:
به منظور پیشگیری از سرایت بیماری از راه تماس جنسی:
خویشتن داری و دوری از تماسهای جنسی مشکوک،در دوران تجرد،
پای بند به اصول اخلاقی و خانوادگی پس از ازدواج،
وفاداری به همسر و عدم بی بندوباری و پرهیز از انحراف جنسی و روابط جنسی غیر مطمئن،
استفاده از کاندوم،
اجتناب از رابطه جنسی مقعدی.
با کنترل خون و فراورده های خونی،احتمال سرایت آلودگی از این راه بسیار کم می شود.
اجتناب از استفاده مجدد از سرنگهای یک بار مصرف و عدم استفاده از سرنگهای مشترک.
عدم استفاده از مسواک مشترک و بکار بردن تیغ ریش تراش یکبار مصرف دیگران .
در حال حاضر تنها راه پیشگیری از سرایت آلودگی مادر به فرزند ، عدم بارداری زن آلوده و استفاده از وسایل یشگیری از حاملگی است.
ابعاد فاجعه در جهان (اهمیت ملی،بین المللی و جهانی)
در جهان سالانه حدود 8/5 میلیون مورد جدید آلودگی به ویروس ایدز پیدا می شود که این رقم در سالهای 1999 و 2000،به بالاتر از 5/6 میلیون خواهد رسید . بعلاوه مرگ و میر سالانه از 5/2 میلیون نفر در سالهای1999 و 2000به 3 میلیون نفر می رسد که چهارمین علت مرگ درجهان و اولین علت مرگ در جهان سوم و بیشترین علت مرگ در گروه سنی جوان، فعال ودرسراسر جهان است.
ایدز در ایران
اولین مورد بیماری ایدز در ایران در سال 1366 در یک کودک 6ساله هموفیل که از فاکتورهای انعقادی وارداتی آلوده به ویروس ایدز استفاده کرده بود ، مشاهده شد.
برابر آخرین بررسیهای انجام شده، تا تاریخ اول مهر ماه 1378 تعداد1804 مورد آلودگی به ویروس ایدز شناسایی شده است که 237 مورد آن به مرحله ایدز رسیده و از این عده 203 نفر فوت شده اند.البته بر اساس بر آورد سازمان جهانی بهداشت موارد آلودگی حدود 8000 نفر پیش بینی می شود.
موارد یاد شده در بالای از راههای زیر آلوده شده اند:
69 درصد در اثر استفاده از سرنگ و سوزن اشتراکی (معتادین تزریقی)
13 درصد از راه تماس جنسی.
11 درصد از راه خون و فراورده های خونی .
1 درصد از مادر آلوده به کودک و مواردی هم نامشخص بوده است.
ایدز بلای جامعه معاصر است . در حال حاضر ایدز تنه بیماری است که در همه کشورهای جهان، چه غنی و چه فقیر ، بعنوان یک مشکل حیاتی مطرح است.
بیماری ایدز در همه کشورهای جهان، در گروههای سنی متفاوت، نژادهای مختلف و در هر دو جنس مشاهده می شود. ایدز تنها یک مشکل بهداشتی نیست، بلکه یک مشکل اجتماعی فرهنگی است.
بیماران مبتلا به ایدز بی نهایت آسیب پذیرند. بعلت پیش داوری و ترس از سرایت بیماری، این بیماران در مورد انتخاب مسکن، شغل، مراقبتهای بهداشتی و حمایت عمومی مورد تبعیض قرار می گیرند. رفتارهای نامناسب و تحقیرآمیز، موجب انزوای بیمار گشته، فرصت آموزشی را از وی می گیرد. وحشت مرگ، وحشت طرد و تنهایی، وحشت انگ اجتماعی، اخراج کارگران مبتلا و بدنامی از طرف دوستان، آشنایان و خانواده، سبب می شود آنهایی که گمان می کنند ممکن است آلوده باشند، وضعیت خودشان را تا جایی که مقدور تست مخفی نگهدارند که این خود موجب گسترش آلودگی می شود.
به همین دلیل این بیماران باید از خدمات حمایتی از قبیل حمایت قانونی و مالی، مشاوره ای و خدمات بهداشتی درمانی برخوردار گردند.
در بعضی جوامع مانند کشور ایران که آلودگی در سطح خیلی پائین است، هنوز مشکلات اقتصادی و اجتماعی، خود را نشان نداده است ولی در آینده شاید چنین نباشد. باید بدانیم این مشکلات در کنار ماست و ما را تهدید می کند، زیرا کشور ما در منطقه آسیا واقع است که پرجمعیت ترین و فقیرترین منطقه جهان است و بر اساس بهداشت جهانی با دارا بودن پایین ترین معیارهای اقتصادی و انسانی، امکان همه گیری آلودگی و بیماری ایدز در قرن بیست و یکم بر اساس برآورد سازمان جهانی بهداشت در آن زیاد است. باید توجه داشت که تنها سد مطمئن در مقابل گسترش آلودگی، رعایت سخت و قانونمند روابط جنسی و پای بندی به اصول مقدس زناشویی و ارزشهای اخلاقی در جامعه است.
آمار ایدز
در جنوب آفریقا، بیماری ایدز میلیون ها قربانی گرفته است. سازمان ملل متحد می گوید در طول سال جاری میلادی تعداد افراد آلوده به "اچ آی وی" یا ویروس بیماری ایدز به حدود پنج میلیون نفر خواهد رسید.
آژانس مسوول مبارزه با بیماری ایدز که از آژانس های وابسته به سازمان ملل متحد است پیش بینی می کند که بیش از سه میلیون نفر طی سال جاری میلادی در اثر بیماری ایدز جان خود را از دست خواهند داد.
این آژانس هشدار می دهد که بیماری ایدز در اروپای شرقی و در سراسر آسیا به سرعت در حال رشد است.
تعداد افراد آلوده به ویروس اچ آی وی در جهان:
جنوب آفریقا: 29 میلیون و چهارصد هزار نفر
جنوب و جنوب شرق آسیا: 6 میلیون نفر
اروپای شرقی و آسیای میانه: 1میلیون و دویست هزار نفر
اروپای غربی: 570 هزار نفر
آمریکای لاتین: 1 میلیون نفر و پانصد هزار نفر
آمریکای شمالی: 980 هزار نفر
اما این گزارش می افزاید منطقه آفریقای سیاه یا جنوب آفریقا که بیش از دو سوم از مجموع چهل و دو میلیون فرد آلوده به ویروس اچ آی وی در سراسر جهان را در خود جای داده است، همچنان بدترین منطقه جهان از لحاظ ابتلا به بیماری ایدز است.
حدود سی میلیون نفر در این منطقه مبتلا به ایدز هستند.
پیتر پیوت، رییس آژانس مبارزه با بیماری ایدز، وابسته به سازمان مللف گفت در تعدادی از کشورهای جنوب آفریقا ویروس "اچ آی وی" با خشکسالی و قحطی همراه شده و فاجعه را بسیار وحشتناک تر کرده است.
وی همچنین خاطر نشان ساخت که برای اولین بار مشخص شده که نیمی از افراد آلوده به ویروس بیماری ایدز، زن هستند.
گزارش آژانس مبارزه با بیماری ایدز سازمان ملل که در آستانه روز جهانی ایدز (یکشنبه اول دسامبر) منتشر شده، می افزاید که وضعیت قاره آفریقا از نظر بیماری ایدز، وخیم تر نیز خواهد شد.
بر اساس این گزارش، در کشورهای بوتسوانا، لسوتو، سوازیلند و زیمبابوه واقع در جنوب آفریقا میزان ابتلا به ایدز بیش از آنچه تصور می رفت، گسترش داشته است.
در این کشورها از هر سه نفر یک نفر مبتلا به بیماری ایدز است.
بر اساس گزارش آژانس مبارزه با بیماری ایدز، در مورد گسترش ویروس بیماری ایدز در شرق و جنوب آسیا نیز نگرانی فزاینده ای وجود دارد.
در کشورهای چین و هند یک میلیون نفر به ویروس اچ آی وی آلوده شده اند اما این نگرانی وجود دارد که آمار واقعی ممکن است بسیار بالاتر از این حد باشد